5 SIMPLE TECHNIQUES FOR داستان های واقعی

5 Simple Techniques For داستان های واقعی

5 Simple Techniques For داستان های واقعی

Blog Article

زن به آرامی را به آن‌ها کرد و آن‌ها در کمال حیرت و ناباوری متوجه شدند که او چهره‌ای بسیار کریه دارد و قطرات خون را روی صورت او دیدند.

ماجرای تسخیر ادعایی پرون‌ها از ژانویه ۱۹۷۱ شروع شد؛ زمانی که آن‌ها به خانه جدید روستایی خود که در سال ۱۷۳۶ در هریسویل رود آیلند ساخته شده بود، نقل مکان کردند.

تاجری بود کـه ورشکست شده بود، روزی یکی از بزرگان برای تصمیم‌گیری در مورد یک موضوع تجاری نیاز بـه مشاور داشت، از خدمتکاران خود خواست تا ان مرد تاجر را نزد او آورند.
راستان نامه
پدر، دخترک را دید که در اثر تصادف زخمی شده است. پس از آن از ماشین پیاده شد تا اوضاع ماشین را ارزیابی کند.

سال ۱۸۹۲ بود و کیت مورگان یک زن ۲۴ ساله بالغ و توانا بود. به گفته هتل بدنام کالیفرنیا، دل کورونادو، او در روز شکرگزاری به این استراحتگاه رفت. برخی می‌گویند که او هرگز از آن‌جا خارج نشد.

در سال ۱۹۶۲، جورج جیانینی ۶۵ ساله در حال قدم زدن از کنار هتل سیسیل بود که سقوط جسد یک زن ۲۷ ساله که از طبقه نهم هتل خارج شده بود، او را کشت.

نباید اینطور می‌شد به ما گفته بودند بعد از عقد مهرتان به دل هم می‌افتد ولی تا الان احساس ما هیچ تغییری نکرده است و همچنان همان احترام و حسی را داریم که قبل از ازدواج داشتیم؛ حسی که من به نازنین دارم مانند حسی است که به خواهرم دارم و این حس تغییری نمی‌کند و اگر قرار بود تغییر کند تا به حال کرده بود.» نازنین هم حرف‌های رامین را تاييد کرد و گفت كه به رامین همانند برادرش نگاه می‌کند.سمت و سوی صحبت را به این مسیر بردم که آیا واقعا نمی‌شد با به‌کارگیری رفتار جرات‌مندانه و پافشاری بر آن جلوی این وصلت را گرفت؟ آیا نمی‌توانستند زیر بار این ازدواج نروند؟ البته بیشتر روی سخنم با رامین بود چون شاید این کار برای یک دختر در فرهنگ‌های سنتی خیلی سخت باشد ولی یک پسر قدرت بیشتری دارد و شايد بهتر بتواند روی نظر خودش پافشاری کند.

آن‌ها قبل از فرار، فقط ۲۸ روز در خانه دوام آوردند. این خانواده ادعا کردند که از دیوارها لجن تراوش کرده است. چاقوها از روی پیشخوان آشپزخانه به پرواز درآمدند و موجودی شبیه خوک آن‌ها را وحشت‌زده کرده بود.

به هر حال هراسان بازی خود را رها کردیم و به سمت پله ها دویدیم . اما همچنان حواسمان به آنها بود . ناگهان یکی از آنها به به حالت دو که همراه با جیغهایی کر کننده به سمت ما آمد . من که مواظب کوچکترها بودم آخرین نفر به پله ها رسیدم . وحشت و دلهره ام وصف ناپذیر است آن موجود بی رحم و خشن که بهتر است او را جن نام گذاری کنم درست پایین پای من بود و دستش به پاشنه ی پایم میرسید. حالا که به خوبی میتونستم او را ببینم سیه چرده و پیر و عبوس بود و از دیدن او بشدت ترسیدم و با صدای بلند جیغ کشیدم وبا صدای بلند جیغ کشیدم .

متأسفانه، هیچکدام نتوانستند مدت زیادی از این عمارت لذت ببرند. خانم پیتوک در سال ۱۹۱۸ و همسرش یک سال بعد از او، درگذشتند. نوه آن‌ها، پیتر گانتنبین، در سال ۱۹۵۸ تلاش کرد خانه را بفروشد، اما به دلیل خسارتی که طوفان ایجاد کرده بود، نتوانست.

برای یک لحظه، مرد همان‌جا زیر بارش باران در حالی که پوزخند می‌زد مانند مرد دیوانه‌ای ایستاد. سپس دستش را درون جیبش کرد، چیزی بیرون آورد و به آرامی دستش را بالا برد. سوییچ ماشین پدر دخترک در دستش بود!

یکی از مزایای فرا رسیدن پاییز و روزهای پایانی ماه اکتبر این است که میل به خواندن داستان‌های ترسناک در مردم بیشتر می‌شود! چه چیزی بهتر و هیجان‌انگیزتر از این که این داستان‌های ترسناک ریشه در واقعیت هم داشته باشند!

در نور کم جاده، دخترک فهمید که مرد در دست راست خود چیزی را محکم گرفته است. یک ساطور بزرگ و تیز!

از آنجایی که کنجکاوی انسان حد و مرزی ندارد، اتاق مورگان بیشترین درخواست را در بین همه اتاق‌های هتل داشته است. حتی گروهی از محققین مستقل ماوراء الطبیعه در آن‌جا ماندند تا این اتاق تسخیر شده کذایی را مستندسازی کنند.

Report this page